بوستان معارف | ||
معصومین (3) ردپای انحراف در صراط انتظار(2)
2.ادعای مشاهده دیدن روی مبارک حضرت ولیعصر عج آرزوی هر شیعه و عاشق آن حضرت میباشد. بسیاری به شوق دیدار آن حضرت، سر از پای نشناخته و دست به عبادات فراوانی زدهاند که در این راه به برکات فراوانی نیز دست یافتهاند. اما در این میان برخی با کج فهمی خود از روایات اهل بیت ع سخنانی را میگویند که هم این افراد را در مسیر خود دچار تزلزل میکنند و هم منتظران دیگر حضرت را به یأس از رسیدن به این مقصود وشک در ادامه دادن این راه سوق میدهند. مستمسک این افراد معمولاً توقیع شریف حضرت به علی بن محمد سمری است، که به قرار زیر میباشد: «ِبسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ یَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّمُرِیَّ أَعْظَمَ اللَّهُ أَجْرَ إِخْوَانِکَ فِیکَ فَإِنَّکَ مَیِّتٌ مَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ سِتَّةِ أَیَّامٍ فَاجْمَعْ أَمْرَکَ وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ فَیَقُومَ مَقَامَکَ بَعْدَ وَفَاتِکَ فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَیْبَةُ التَّامَّةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ وَ ذَلِکَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً وَ سَیَأْتِی إِلَى شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَذَّابٌ مُفْتَرٍ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم» بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم؛ اى علىّ بن محمّد سمرىّ! خداوند اجر برادرانت را در عزاى تو عظیم گرداند که تو ظرف شش روز آینده خواهى مرد، پس خود را براى مرگ مهیّا کن و به احدى وصیّت مکن که پس از وفات تو قائم مقام تو شود که غیبت تامّه واقع شده و ظهورى نیست مگر پس از اذن خداى تعالى و آن پس از مدّتى طولانى و قساوت دلها و پر شدن زمین از ستم واقع خواهد شد؛ و به زودى کسانى نزد شیعیان من آیند و ادّعاى مشاهده کنند، بدانید هر که پیش از خروج سفیانى و صیحه آسمانى ادّعاى رؤیت و مشاهده کند دروغگوى مفترى است، و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العلیّ العظیم.( احتجاج شیخ طبرسی، ج2، ص 603) آنچه در نگاه اول از این روایت بر میآید ادعای این افراد را ثابت و امکان رویت حضرت در عصر غیبت را نفی میکند. اما باید دانست درایه یک روایت از روایه آن دقیقتر است و فهم حدیث خود هنریست که تخصص ویژه خود را میطلبد. در این میان افراد و علمای بزرگواری در صدد جواب دادن و تأویل این روایت، در مقابل ملاقاتهای فراوانی که نقل گردیده و روایاتی که دیدار حضرت در زمان غیبت را تایید میکنند بر آمدند؛ البته برخی وقتی جواب وافی نیافتند خواستند صورت مسأله را پاک کنند لذا چنین گفتند: «این روایت به دلیل جهالت حسن بن احمد استاد صدوق بی اعتبار است به علاوه این روایت با روایات بسیاری که بر رویت امام دلالت دارد، منافات دارد؛ بدین دلیل این روایت اعتباری ندارد».(دفاع از روایات مهدویت - مهدی حسینیان) ما در صدد بحث سندی این روایت نیستیم و فقط به کلام صاحب مکیال المکارم پس از جمع بندیهای وی در این زمینه اشاره میکنیم: «فتبین من جمیع ما ذکرناه ان الحدیث المذکور من الروایات القطعیه التی لا ریب فیها و لاشبهه تعتریها و هو ممّا قال فیه الامام عج فانّ المجمع علیه لا ریب فیه»(مکیال المکارم)«در هر صورت این روایت بر مبنای صحت خبر موثوق به حجیّت و اعتبار مییابد و بر مبنای حجیّت خبر ثقه نیز اعتبار مییابد، البته اگر ما در پذیرش توثیق راویان سختگیر نباشیم؛ چرا که به راحتی از ترضی و ترحم مکرر صدوق از استاد خویش وثاقت استاد به دست میآید و اعتماد بر نقل او عقلایی است».(دفاع از روایات مهدویت، مهدی حسینیان) اما با نگاهی به صدر توقیع که حضرت عج نایب خاص خویش را از انتخاب قائم مقام برای خویش نهی میکند، میتوان به صحت پاسخ علامه مجلسی به این روایت پی برد که ایشان فرمودهاند: « لعله محمول على من یدعی المشاهدة مع النیابة و إیصال الأخبار من جانبه ع إلى الشیعة على مثال السفراء لئلا ینافی الأخبار التی مضت و ستأتی فیمن رآه ع و الله یعلم»( بحار الأنوار، ج52، ص151 ) شاید مقصود کسانى باشند که ادعا میکنند حضرت را دیدهاند و از جانب وى نیابت دارند و بخواهند مانند سفرا اخبار آن حضرت را بشیعیان برسانند، تا با اخبارى که سابقاً گذشت که افراد زیادى حضرت را دیدهاند منافات نداشته باشد. عنقریب هم در باب کسانى که آن حضرت را در زمانهاى متأخر دیدهاند باز خواهد آمد. و اللَّه اعلم (مهدى موعود ص 929 )البته پاسخهای دیگری نیز در این زمینه ارائه شده است که به آنها اشاره میشود: «الف) منظور از مشاهده، ظهور حضرت است و منظور از ادعای مشاهده، ادعای ظهور حضرت عج است. ب) منظور از مشاهده، یک بار دیدار استثناءً نیست، بلکه دیدارهای مکرّر است؛ چیزی مانند سفیران زمان غیبت صغری. ج) منظور از مشاهده، دعوی نیابت امام عج به مانند سفیران زمان غیبت صغری است. د - هر حکمی استثناء دارد؛ دیدار در این روایت نفی شده، ولی برای برخی در طول دوران غیبت کبری اتفاق میافتد و حکمت نفی به شکل عام این است که کسی به راحتی به خود اجازه ندهد تا از دیدار با امام سخن بگوید. در هر صورت این روایت دلایل معتبری دارد و چرا نویسنده مشرعه هیچ در این باره تأمل نمیکند و بی درنگ این میراث بزرگ را به تاراج میدهد، چه ضرورتی در این نفی و طرد و بی اعتبار سازی سند و دلالت روایات نهفته است که دیگر عالمان شیعه از آن بی خبرند و ایشان با خبر است، خدا میداند».(دفاع از روایات مهدویت، مهدی حسینیان) در آخر برای آنکه جواب خود حضرت عج را به علامه حلی در این باره داشته باشتم، متذکر قضیه ملاقات این عالم بزرگ با امام زمان عج میشویم که در حین ملاقات عصای ایشان به زمین میافتد و امام زمان «ارواحنا فداه» خم میشوند، عصای علامه را بر میدارند و به دست ایشان میدهند. در همین هنگام سؤالی در ذهن علامه القاء میشود و از محضر امام عج میپرسد: «آیا در این عصر و زمان که غیبت کبری است، میتوان حضرت صاحب الامر عج را دید یا نه؟» حضرت در پاسخ علامه میفرمایند: چگونه صاحب الزمان را نمیتوان دید و حال آن که دست او هم اکنون در دست توست.( قصص العلماء، ص355) [ جمعه 91/11/20 ] [ 6:54 عصر ] [ *حبیب* ]
|
||
[ طراحی : روز گذر ] [ Weblog Themes By : roozgozar ] |